"خطرناک ترین فرد کسی است که تنها یک کتاب خوانده باشد". این متن عکس نوشته ای است که چندی پیش در صفحه اینستاگرام 9GAG بیش از 592 هزار لایک را نصیب خود کرد. احتمالا یکی از علل این استقبال آن است که مفهوم این جمله شاید برای همه تجربه شده باشد: احتمالا همه ما به افرادی برخورده ایم که با مطالعه ی محدود گمان می کنند به واقعیت دست یافته اند؛ در حالی که سرشار از برداشت های نادرست هستند. با وجود تکرار این موضوع در زندگی روزمره، آیا پژوهشی علمی برای سنجش چنین رفتار هایی وجود دارد؟

به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger)، روان شناسان آمریکایی، در دسامبر 1999، مقاله ای منتشر کردند با عنوان "ناشی و ناآگاه از آن: چگونه سختی های تشخیص عدم شایستگی یک نفر منجر به ارزیابی مغرورانه خود می شود (Unskilled and unawared of it: how difficulties in recognizing one's own incompetence lead to inflated self-assessments)". در این مقاله که در "نشریه ی روان شناسی شخصیت و جامعه" منتشر شد، دانینگ و کروگر حالتی را توصیف می کنند که بعد ها "اثر دانینگ-کروگر" خوانده شد.

 آن ها در چکیده ی پژوهش خود نوشتند:

 "مردم بیش از حد تمایل دارند که دیدگاه های مطلوبی درباره ی توانایی هایشان در حوزه های مختلف اجتماعی و فکری داشته باشند. نویسندگان مقاله پیشنهاد می کنند که دلیل رخ دادن این برآورد های بیش از حد، این است که افراد ناشی در این حوزه ها از دو چیز رنج می برند: نه تنها به نتیجه گیری های غلط می رسند و دست به انتخاب های بدی می زنند، بلکه عدم شایستگی آن ها، توانایی فراشناختی (Metacognitive) را که برای فهم عدم شایستگی خود ضروری است، از ایشان می گیرد. طی چهار مطالعه، نویسندگان دریافتند که آن دسته از شرکت کنندگان که پایین ترین امتیاز را در آزمون های شوخ طبعی، دستور زبان و منطق گرفته اند، عمدتا توانایی و کارایی خود در آزمون را بالا ارزیابی می کردند. در حالی که امتیاز های آزمون برای آن ها 12 درصد بود، آن ها امتیاز خود را تا 62 درصد برآورد می کردند.

 چندین تجزیه و تحلیل، این درجه بندی اشتباه را مرتبط با کمبود مهارت فراشناختی یا عدم توانایی در تشخیص نادرستی اشتباهات می دانند. به صورت متناقضی، افزایش مهارت های شرکت کنندگان و نتیجتا افزایش شایستگی فراشناختی، به آن ها کمک کرد تا محدودیت توانایی های خود را دریابند (Kruger and Dunning, 1999)."

نمودار های حاصل از چهار مطالعه که دانینگ و کروگر در پژوهش 1999 منتشر کردند. نمودار بالایی از 100 و نمودار پایینی از 40 به کارایی فرد در آزمون نمره می دهد و به وضوح تفاوت بین تصور شرکت کنندگان و واقعیت مشخص شده است.

 سیستم امتیاز دهی کروگر و دانینگ بعد ها به طور جدی مورد انتقاد قرار گرفت. از جمله مقاله ای که کریوگر و میولر سه سال بعد در همین نشریه منتشر کردند (Krueger and Mueller, 2002). کروگر و دانینگ همان سال به این انتقادات پاسخ دادند (Kruger and Dunning, 2002) و در سال 2008 نیز مطالعات بیشتری انجام دادند که یافته های قبلی آن ها را تقویت می کرد.

 گرچه هنوز یافته های دانینگ و کروگر کاملا پذیرفته نشده اند، اما به خوبی نشان می دهند هر چه مطالعه بیشتر باشد، فرد نسبت به محدودیت های دانش خود آگاه تر می شود و کمتر ادعا های عجیب و غیرواقعی درباره ی دانش شخصی خود بروز می دهد. این یافته ها ممکن است درباره ی همه ی ما صدق کند؛ بنابراین عاقلانه ترین کار ممکن این است که در زمینه هایی که تخصصی نداریم، بیش از اظهار نظر شخصی، بازتاب دهنده ی نظر متخصصان باشیم.

هر گونه استفاده از مطالب، تنها با ذکر نام وبلاگ "زندگی و علم" به عنوان منبع مجاز است.

منابع و مآخذ:

مقاله اصلی: Kruger, J & Dunning, D, 1999, Unskilled and unaware of it: how difficulties in recognizing one's own incompetence lead to inflated self-assessments, Journal of personality and society psychology.

مقاله ی انتقادی کریوگر و میولر: Krueger, J & Mueller, RA, 2002, Unskilled, unaware, or both? The better-than-average heuristic and statistical regression predict errors in estimates of own performance, Journal of personality and society psychology.

پاسخ دانینگ و کروگر به انتقادات: Kruger, J & Dunning, D, 2002, Unskilled and unaware--but why? A reply to Krueger and Mueller (2002)Journal of personality and society psychology.

شواهد بعدی برای اثر دانینگ-کروگر: Ehrlinger, J, Johnson, K, Banner, M, Dunning, D, Kruger, J, 2008, Why the Unskilled Are Unaware: Further Explorations of (Absent) Self-Insight Among the Incompetent, Organizational Behavior and Human Decision Processes.

 پی نوشت: "چنین است که دانش، در دل هاى متواضع جاى مى گیرد نه در دل هاى متکبر. خداوند، تواضع را وسیله عقل و تکبر را وسیله جهل قرار داده است (تحف العقول، نقل از امام کاظم)."